سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهداشت وسلامتی
صفحه اصلی وبلاگ
پارسی بلاگ
شناسنامه من
ایمیل من
 RSS 
اوقات شرعی
جمعه 86 دی 21 ساعت 11:13 عصرنابرابری در بخش سلامت و زنان

برخورداری از سلامتی حق همه انسانها از جمله زنان است که شامل دسترسی آسان به خدمات بهداشتی و اجتماعی و امکان حفظ تندرستی و توانمند سازی برای بهره مندی زنان از سلامتی در خور است .

فقر شدید ناشی از فزونی جمعیت و شکاف روز افزون میان فقیر وثروتمند و نابرابری مرد و زن که نتیجه سیاست های نا درست ملی وبین المللی است تاثیر مستقیم بر امکان تامین سلامت زنان و رضایت آنان ازجنسیت خود دارد.

حق سلامتی زنان دست نیافتنی نیست .اکنون زمان آنست که دولتها تامین حق سلامتی زنان را از وظایف مسلم خود بدانند .اگر حقوق جنسی و باروری زنان مطرح و بررسی نشود حق سالم زیستن زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان تحقق نخواهد یافت . سازمان بهداشت جهانی، سلامت را نه صرفا نبود بیماری بلکه به عنوان موقعیت رفاه کامل جسمی وذهنی واجتماعی تعریف کرده است .

کنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه ( 1) که سال 1994 در قاهره تشکیل شد اکیدا به حکومت ها توصیه کرد که تا سال 2015 از طریق مراقبت های اولیه بهداشتی سلامت همگانی را محقق سازند . با وجود این می بینم که امکانات بهداشتی در بیشتر کشورها ی در حال توسعه در حال کاهش شدید است و شرایط بنیادی تامین کننده سلامت زنان و اراده باروری و موقعیت جنسی زنان عملا ارتقا نیافته است .عواملی چون بنیاد گرایی و دیدگاه های وا ‍پسگرایانه که مخالف حقوق باروری و جنسی زنان هستند از طرف بعضی از حکومت ها مورد حمایت قرار می گیرند .اما دلیل اصلی انحطاط موقعیت و خدمات بهداشت در اصلاحات بخش سلامت است که از سال 1980 نقش عمده ای در سیاست های ملی و بین المللی در کشور های صنعتی و هم چنین در جوامع در حال توسعه داشته است .

این اصلاحات عمدتاً نتیجه سیاست های نئولیبرالیسم بین المللی و نهادهای مالی و حکومتها است .اصلاحات بخش سلامت متمرکز بر خصوصی سازی خدمات بهداشتی و درمان است که با کاهش بودجه های بهداشت، بیشتر خدمات از سیستم مراقبت پزشکی رسمی به سیستم مراقبت غیر رسمی که متکی به کار بدون مزد زنان است منتقل می شود هم چنین ،اقشار ثروتمندتر از خدمات بهداشتی بیشتر و با کیفیت برخوردار می شوند و به این ترتیب شکاف میان غنی و فقیر به همراه تاثیر معین بر زنان گسترش می یابد

در اصلاحات بخش سلامت زنان ، زنان فقیر مهاجر و حاشیه نشین بیشترین آسیب دیده گان هستند .خصوصی کردن بخش بهداشت سلامت عمومی را به کالایی برای خرید تبدیل کرده است و به شدت نا برابری در عرصه بهداشت را افزایش می دهد .

بخش بزرگی از جمعیت به ویژه زنانی که به بخشهای عمومی نا مجهز و نا کار آمد وابستگی دارند از حق سلامتی محروم می شوند در حالی که بخش خصوصی که هر چه بیشتر و گران تر در حال گسترش است فقط برای کسانی که قادر به پرداخت هزینه ها هستند قابل دسترسی است .

زنان به دلیل کار و مسئولیت های خانگی و دشواری دستیابی به وسایل نقلیه و عوامل اجتماعی و فرهنگی که از حرکت آنها ممانعت می کند آسیب پذیرتر ند.به سبب تحدیدخدمات برای زنان فقدان خدمات پیش گیرانه افزایش می یابد .سقط جنین های نا سالم و نا ایمن سالانه بیش از هشتاد هزار زن را به کام مرگ می کشد و یا برای همیشه سلامتی خود را از دست می دهند .عدم مراجعه زنان به مراکز بهداشتی به سبب دریافت هزینه از آنان خطر ابتلا به بیماریهای واگیردار جنسی را افزایش می دهد . زنان بیشتر احتمال کار کردن در بخش های غیر رسمی را دارند که غالبا کار فرمایان آنان را تحت پوشش بیمه قرار نمی دهند و به علاوه به دلیل باورهای غلط زنان همواره مزد کمتری نسبت به مردان دریافت میکنند که آنها را از نظر اقتصادی در سطح پایین تری قرار می دهد از دیگر سو بی اطلاعی زنان از حقوقشان عامل دیگر عدم دستیابی آنها به مراقبت های بهداشتی است.

دستیابی کمتر، کیفیت پایینتر.

خصوصی سازی در بخش درمان و بهداشت منجر به خدمات نا برابر تر و با کیفیت نازلتر برای زنان گردیده است. 3/1میلیارد نفر از مردم دنیا روزانه با کمتر از یک دلار آمریکا زندگی میکنند و ببیش از 70در صد این تعدادرا زنان تشکیل می دهندو این زنان پولی برای پرداخت هزینه های درمانی خود ندارند. سقط جنین توسط اشخاص غیر متخصص گسترش وسیعی یافته است .خصوصی سازی بخش بهداشت و درمان تندرستی همگانی و به ویژه زنان را به مخاطره افکنده است بنا بر این حکومت ها بایستی مسئو لیت بهداشت زنان را بر عهده بگیرند سلامتی حق بشر است و باید توسط دولت ها تضمین گردد. حقوق جنسی و باروری زنان باید درتمام سیاست های درمان در نظر گرفته شود و زنان امکان شرکت در تمامی سطوح برنامه ریزی ، اجرا و بررسی را داشته باشند . باید کیفیت نظام مراقبت ها وخدمات بهداشتی بهبود یابد و حکومتها بایستی فرایندی را در پیش بگیرند که طی آن خدمات بهداشتی با نیاز های زنان تطابق داشته باشد.

از نظر سازمان بهداشت جهانی عدالت یکی از عمده ترین جنبه هایی است که کار کرد نظام سلامت با آن سنجیده می شود. در زمینه مسائل بهداشتی ، عدالت یعنی در دسترس بودن خدمات بهداشتی و ایجاد فرصتهای برابر برای سالم بودن . چنانچه عوامل موثر بر سلامت بطور عادلانه توزیع شده باشند آنگاه فرصت سالم ماندن مهیا می شود که در انجا با مباحثی نظیرتوزیع ثروت در جامعه ، فقر زدایی ، عدالت اجتماعی و اقتصادی روبرو هستیم.

چرا زنان در برابر ایدز آسیب پذیرتر هستند

حدود سه دهه از شروع بیماری ایدز می گذرد مطالعات و تجربیات نشان داده اند که تاثیرات سوءاین بیماری بیش از حد تصور است و می تواند بر همه جنبه ها ی اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی جامعه اثرات بسیار مخربی بر جای گذارد . تعداد مبتلایان به ایدز به نحو سرسام آوری رو به افزایش است. مطابق پیش بینی های علمی تا 5سال آینده تعداد بیماران مبتلا به ایدز 45 میلیون افزایش خواهد یافت بنا به تخمین سازمان بهداشت جهانی تا 5سال آینده تعداد آلوده شدگان به ویروس در آسیا به حدود 12 میلیون نفر خواهد رسید به راستی چه تعدا د از آنها را زنان تشکیل می دهند؟ متاسفانه زنان به علت وضعیت خاص فیزیولوژیکی نسبت به ابتلابه ویروس ایدز آسیب پذیرترند. در یک تماس جنسی احتمال آلوده شدن زن سالم بوسیله مرد آلوده به ویروس 2.5 برابر بیشتر است از انتقال زن آلوده به مرد سالم. در زنان به دلیل آنکه سطح مخاطی وسیعتری نسبت به مردان دارند و بیشتر در معرض خراشیدگی و خون ریزی هستند احتمال آلودگی به ویروس ایدز بشتر از مردان است.برخی از عفونت های آمیزشی در بدن انسان بخصوص زنان بدون هیچ گونه علامتی مستقر شده و در تماس های جنسی حفاظت شده انتقال می یابد.

ابزار جراحی و وسایل به کار گرفته شده در طب زنان و زایمان و مامایی در صورت آلوده بودن سبب انتقال آلودگی به افراد سالم می گردد. تماس جنسی در زمان قاعدگی یکی از عوامل عفونت زا به شمار می رود. طبق آمار یازده میلیون و هشتصد هزار نفر جوان پانزده تا بیست و چهار ساله آلوده به عفونت (H.I.V) یا مبتلا به بیماری ایدز هستند که از این تعداد 7.3 میلیون نفر آنها را زنان جوان تشکیل می دهند.

بیش از یک پنجم زنان باردار در کشورهای جنوب آفریقا به ویروس (H.I.V) آلوده هستند. در ایران حدود 200000 معتاد تزریقی که اکثر آنها را مردان تشکیل می دهند وجود دارد. در یک مطالعه اولیه که در ایران انجام شده مشخص شد که نیمی ازمعتادان تزریقی متاهل هستند و حدود یک سوم آنها روابط خارج از چهار چوب زناشویی دارند . ایدز اولین علت مرگ زنان 25-34 ساله امریکایی آفریقایی تبار است .در کشورهای توسعه یافته زنان 25درصد مبتلایان به ایدز و در کشورهای فقیر 60 در صد مبتلایان را تشکیل می دهند .در بررسی هایی که در گروه های پر خطر ودر معرض خطر تا پایان شهریور 84 ‌انجام گرفته است، %5/92 مبتلایان ایران را مردان و %8/4‌ مبتلایان را زنان تشکیل می دهند. در روزنامه شرق شماره 639 جمعه یازده آذرماه 84 می خوانیم: رئیس مؤسسه ایدز ایران از شیوع پنج درصدی (H.I.V) در میان زنان ایرانی خبر داد و گفت باید منتظر افزایش میزان بروز ایدز در زنان باشیم. در همین خبر آمده است "در منطقه افریقا در 22 کشور با 500‌ میلیون نفر جمعیت، %40 زنان به ویروس (H.I.V) آلوده هستند و با افزایش تدریجی به %60 رسیده است." چرا در کشورهای فقیر آمار زنان مبتلا به (H.I.V) این گونه بالاست؟ چرا با وجود اینکه شرکای جنسی خارج از ازدواج زنان در مقایسه با مردان بسیار کمتر است و تعداد زنان معتاد به مواد مخدر بسیار کمتر از مردان است،‌ ولی این گونه تعداد زنان مبتلا به (H.I.V) رو به افزایش است؟ به نظر می رسد دلیل عمده ی آن را باید در نابرابری های جنسی و رعایت نکردن بهداشت جنسی دانست. متأسفانه در بسیاری از کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه، زنان از قدرت تصمیم گیری بسیار پایینی برخوردارند. عواملی همچون ازدواج های اجباری و روابط جنسی اجباری، عدم اطلاعات و آموزش های لازم در زمینه مسائل جنسی، وجود این تفکر نادرست که اطلاعات جنسی را برای دختران جوان و زنان ناپسند می داند، بسیاری از زنان را به مردان وابسته می سازد؛ وابستگی ای که آنها را مطیع بی چون و چرای خواسته های مرد می سازد. اینها عواملی است که باعث می شود هر روز شاهد رشد رو به تزاید بیماری ایدز در میان زنان باشیم. جهت حفظ سلامت جامعه لازم است رفع نابرابری های جنسیتی، پیشگیری از ازدواج های اجباری، پیشرفت و توسعه برنامه های آموزشی، آموزش مهارت های زندگی و بهداشت زنان در اولویت قرار داده شوند.

ایدز و زنان در ایران

اغلب بیماری های مقاربتی شناخته شده در ایران درمان پذیرند، به غیر از ایدز که بیماری لاعلاج و غیر قابل درمانی است. طبق قوانین مدنی ایران، ریاست خانواده و حق طلاق با مرد است.وجود قوانینی که چند همسری را مجاز و حق طلاق را از آن مرد می شمارد و مسئله تمکین بی چون و چرای زن از عواملی هستند که منجر به مبتلا شدن زنان به ایدز می شوند و این گونه است که زنان قربانی روابط جنسی ناعادلانه و قوانین تبعیض آمیز می شوند.

وجود قانون چند همسری نیز از جمله عواملی است که می تواند به گسترش ایدز دامن بزند. زنان صیغه ای حرفه ای که ممکن است از مبتلا شدن خود نیز بی خبر باشند از ناقلان خطرناک بیماری ایدز به شمار می آیند. زیرا اغلب از آنان خواسته می شود که به هر نوع رابطه جنسی تن در دهند. فقر اقتصادی زیربنای اصلی روسپی گری است. در چنین رابطه ای اجبار و عدم رضایت نهفته است. بستر شیوع پدیده روسپی گری توزیع ناعادلانه ثروت، ناکارآمدی نظام اقتصادی، وجود خلاءهای قانونی، وجود قوانین تبعیض آمیزی چون قانون چندهمسری و شرایط بحرانی و نابسامان اجتماعی است. در روسپی گری، زنان در معرض بدترین و غیر انسانی ترین رفتارها قرار می گیرند. دولت ها وظیفه دارند با اتخاذ تدابیر اقتصادی و وضع قوانین مترقی، وضعیت اجتماعی و اقتصادی زنان و دختران را بهبود بخشند. ایجاد اشتغال، فقرزدایی، ایجاد فرصت های برابر و رفع هر گونه تبعیض جنسی و جنسیتی از وظایف دولت هاست. در ایران اغلب زنان آلوده به (H.I.V) از طریق همسرانشان مبتلا شده اند که بیشتر آنها یا معتاد تزریقی بوده اند یا دارای شرکای جنسی متعدد به صورت شرعی (صیغه) و یا غیرشرعی بوده اند. مطلب دیگری که حائز اهمیت است تغییر جهت الگوی اشاعه ایدز در ایران از اعتیاد تزریقی به سوی روابط جنسی است و تعداد مراجعین زن به دلیل آلوده شدن به ویروس (H.I.V) در حال افزایش است. زنان قربانیان روابط جنسی ناخواسته و اجباری، روسپی گری اجباری و خشونت های جنسی هستند. ایدز در بستر فقر و نابرابری های اجتماعی، از جمله تبعیض و خشونت علیه زنان و کودکان و به حاشیه راندن گروه های اجتماعی خاص رشد می کند. مبارزه، جدا از مبارزه با ریشه ها و زمینه های گسترش آن نیست و این امر نیاز به مشارکت گسترده بخش های مختلف دولتی، سازمان های بین المللی و نهاد های مدنی دارد. ایدز به دلیل تحمیل هزینه های سنگین به سیستم های بهداشتی و از دست رفتن نیروی کار، همه بخش های جامعه را درگیر می کند. کم هزینه ترین راه ، پیشگیری، آموزش و رفع قوانین تبعیض آمیز است. زدودن زمینه های اجتماعی ایدز، یعنی زدودن اعتیاد، فقر و بیکاری، آموزش همگانی از طریق رسانه ها، تأمین عدالت اجتماعی مواردی است که باید به طوری جدی در دستور کار قرار گیرد.

عدم موفقیت دختران جوان در پیدا کردن شغل مناسب و گرایش آنان به سوی فحشا جهت تأمین مخارج زندگی به شیوع هر چه بیشتر بیماری ایدز دامن می زند.

در کشور ما ایران، زنان به دلیل نابرابری جنسیتی کنترل کمی در رابطه جنسی خود دارند و در هنگام داشتن رابطه جنسی دارای قدرت تصمیم گیری کمی هستند. هنوز دختران جوان بسیاری هستند که به ازدواج های ناخواسته تن در می دهند


متن فوق توسط: مجتبی نعمتی نیا نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)

درباره خودم
بهداشت وسلامتی
مجتبی نعمتی نیا
آرشیو یادداشت ها
ارشیو 1
ارشیو 2
آرشیو 3
آرشیو 4
لوگوی من
بهداشت وسلامتی
لوگوی دوستان من



اشتراک در خبرنامه